معنی فارسی meroplanktonic
B1به ویژگیها و رفتارهای مرولوپلانکتون اشاره دارد.
Relating to or characteristic of meroplankton.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مرحله مرولوپلانکتون برای بقای موجودات دریایی حیاتی است.
مثال:
The meroplanktonic stage is crucial for survival.
معنی(example):
در طول مرحله مرولوپلانکتون، موجودات در جریانها به حرکت در میآیند.
مثال:
During the meroplanktonic phase, organisms drift in the currents.
معنی فارسی کلمه meroplanktonic
:
به ویژگیها و رفتارهای مرولوپلانکتون اشاره دارد.