معنی فارسی mesenteronic

B1

مزنتریک، مربوط به مزانتر، نواحی یا عروق مرتبط با آن.

Relating to the mesentery, especially concerning its blood vessels.

example
معنی(example):

سرخرگ مزنتریک خون را به روده‌ها تامین می‌کند.

مثال:

The mesenteronic artery supplies blood to the intestines.

معنی(example):

در جراحی، احتیاط می‌شود که به عروق مزنتریک آسیب نرسد.

مثال:

In surgery, care is taken not to damage the mesenteronic vessels.

معنی فارسی کلمه mesenteronic

: معنی mesenteronic به فارسی

مزنتریک، مربوط به مزانتر، نواحی یا عروق مرتبط با آن.