معنی فارسی meshummad
B1اصطلاحی در زبان ییدیش به معنای شخصی که عقاید خود را تغییر داده و از ایمان خود منحرف شده است.
A Yiddish term describing someone who has converted away from their religion or beliefs, often implying betrayal.
- OTHER
example
معنی(example):
در برخی فرهنگها، اینکه کسی مشوماد نامیده شود میتواند بسیار توهینآمیز باشد.
مثال:
Being called a meshummad can be quite offensive in some cultures.
معنی(example):
او بعد از تغییر علنی باورهایش احساس مشوماد کرد.
مثال:
He felt like a meshummad after changing his beliefs publicly.
معنی فارسی کلمه meshummad
:
اصطلاحی در زبان ییدیش به معنای شخصی که عقاید خود را تغییر داده و از ایمان خود منحرف شده است.