معنی فارسی mesically
B1به صورت میزیان، به چگونگی یا حالتی اشاره دارد که به سمت مرکز یا میانه حرکت کند.
In a manner that pertains to the median or middle aspect.
- OTHER
example
معنی(example):
دندانها به سمت میزیان تنظیم شدند تا همراستایی اصلاح شود.
مثال:
The teeth were adjusted mesically to correct the alignment.
معنی(example):
او سیم قوس را به سمت میزیان دوباره قرار داد تا بهتر جا بیفتد.
مثال:
She repositioned the arch wire mesically for better fit.
معنی فارسی کلمه mesically
:
به صورت میزیان، به چگونگی یا حالتی اشاره دارد که به سمت مرکز یا میانه حرکت کند.