معنی فارسی mesiodistally
B1بهطور مِزِیو دیستال، به جهت یا موقعیتی در رابطه با دندانها اشاره دارد که در راستای میانه آنها قرار دارد.
In a mesial to distal direction regarding the arrangement or positioning of the teeth.
- ADVERB
example
معنی(example):
دندانها بهصورت مِزِیو دیستالی تراز شدند تا فاصله صحیحی برای کارهای ارتودنسی اطمینان حاصل شود.
مثال:
The teeth were aligned mesiodistally to ensure proper spacing for orthodontic work.
معنی(example):
در معاینه دندان، دندانپزشک دندانها را بهصورت مِزِیو دیستالی برای هرگونه مشکل تراز بررسی کرد.
مثال:
In the dental exam, the dentist evaluated the teeth mesiodistally for any alignment issues.
معنی فارسی کلمه mesiodistally
:
بهطور مِزِیو دیستال، به جهت یا موقعیتی در رابطه با دندانها اشاره دارد که در راستای میانه آنها قرار دارد.