معنی فارسی mesked

B1

موزی، عمل تزئین و مرتب کردن فضایی به منظور ایجاد جوی خاص.

A term used to describe the act of decorating or arranging a space to create a specific ambiance.

example
معنی(example):

او باغ خود را موزی کرد تا جوی دوستانه ایجاد کند.

مثال:

He mesked his garden to create a cozy atmosphere.

معنی(example):

این اصطلاح غالباً در زمینه‌های باغبانی استفاده می‌شود.

مثال:

This term is often used in gardening contexts.

معنی فارسی کلمه mesked

: معنی mesked به فارسی

موزی، عمل تزئین و مرتب کردن فضایی به منظور ایجاد جوی خاص.