معنی فارسی mesoblastemic

B1

مزوبلاستمی، مربوط به بیماری‌ها و شرایطی است که بر بافت‌های با منشاء مزودرم تأثیر می‌گذارند.

Relating to diseases or conditions arising from mesodermal tissues.

example
معنی(example):

بیماری‌های مزوبلاستمی بر بافت‌های مشتق شده از مزودرم تأثیر می‌گذارند.

مثال:

Mesoblastemic diseases affect the mesoderm-derived tissues.

معنی(example):

او دچار وضعیت مزوبلاستمی تشخیص داده شد که نیاز به درمان تخصصی داشت.

مثال:

He was diagnosed with a mesoblastemic condition, requiring specialized treatment.

معنی فارسی کلمه mesoblastemic

: معنی mesoblastemic به فارسی

مزوبلاستمی، مربوط به بیماری‌ها و شرایطی است که بر بافت‌های با منشاء مزودرم تأثیر می‌گذارند.