معنی فارسی mesolithic
B1دورهای از پیشتاریخ که بین دوران پالئولیتیک و نئولیتیک قرار دارد و شاهد تغییرات مهم در شیوه زندگی انسانها بوده است.
The middle part of the Stone Age, between the Paleolithic and Neolithic periods.
- NOUN
example
معنی(example):
دوران مزولیithیک به خاطر پیشرفتهایش در شکار و جمعآوری شناخته میشود.
مثال:
The Mesolithic period is known for its advancements in hunting and gathering.
معنی(example):
آثاری از دوران مزولیتیک بسیاری از جنبههای زندگی انسانهای اولیه را فاش میکند.
مثال:
Artifacts from the Mesolithic era reveal much about early human life.
معنی فارسی کلمه mesolithic
:
دورهای از پیشتاریخ که بین دوران پالئولیتیک و نئولیتیک قرار دارد و شاهد تغییرات مهم در شیوه زندگی انسانها بوده است.