معنی فارسی mesological

B1

مزولوژیکال، مرتبط با مطالعه روابط میان موجودات زنده و محیط زیست با تأکید بر اثرات متقابل.

Relating to the study of mesology, especially concerning how environmental factors affect beings.

example
معنی(example):

عوامل مزولوژیک می‌توانند به طور قابل توجهی رفتار انسان را تغییر دهند.

مثال:

Mesological factors can significantly alter human behavior.

معنی(example):

در تحقیقاتش، او به جنبه‌های مزولوژیک سلامتی تمرکز کرد.

مثال:

In her research, she focused on mesological aspects of health.

معنی فارسی کلمه mesological

: معنی mesological به فارسی

مزولوژیکال، مرتبط با مطالعه روابط میان موجودات زنده و محیط زیست با تأکید بر اثرات متقابل.