معنی فارسی mesoperiodic
B2مزوپریودیک با شواهد و الگوهای دورهای در طبیعت ارتباط دارد و معمولاً در پژوهشهای اکولوژیکی استفاده میشود.
Describing phenomena that occur in cycles over a medium time scale.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت مزوپریودیک برخی فرآیندها الگوهای دورهای آنها را منعکس میکند.
مثال:
The mesoperiodic nature of certain processes reflects their cyclical patterns.
معنی(example):
در طبیعت، رویدادهای مزوپریودیک در سیستمهای اکولوژیکی مختلف قابل مشاهده است.
مثال:
In nature, mesoperiodic events can be observed in various ecological systems.
معنی فارسی کلمه mesoperiodic
:
مزوپریودیک با شواهد و الگوهای دورهای در طبیعت ارتباط دارد و معمولاً در پژوهشهای اکولوژیکی استفاده میشود.