معنی فارسی mesophyl

B1

مزوفیل به لایه‌ای در داخل برگ‌های گیاهان گفته می‌شود که جایی است برای انجام عمل فتوسنتز.

The internal tissue of a leaf where photosynthesis predominantly takes place.

example
معنی(example):

لایه مزوفیل یک برگ جایی است که بیشتر فتوسنتز انجام می‌شود.

مثال:

The mesophyl layer of a leaf is where most photosynthesis occurs.

معنی(example):

در گیاه‌شناسی، سلول‌های مزوفیل برای اجازه تبادل گازها سازگار شده‌اند.

مثال:

In botany, mesophyl cells are adapted to allow gas exchange.

معنی فارسی کلمه mesophyl

: معنی mesophyl به فارسی

مزوفیل به لایه‌ای در داخل برگ‌های گیاهان گفته می‌شود که جایی است برای انجام عمل فتوسنتز.