معنی فارسی mesoprosopic
B2به توصیف صورتهایی که عرض متوسطی دارند و ویژگیهای خاصی را نشان میدهند، اشاره دارد.
Describing a facial structure that is of moderate width, often used in anthropological contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صورت میسوپروسوپیک او برای مدلینگ مناسب بود.
مثال:
Her mesoprosopic face was well-suited for modeling.
معنی(example):
در انسانشناسی، ویژگیهای میسوپروسوپیک نشاندهنده صفات ژنتیکی خاصی هستند.
مثال:
In anthropology, mesoprosopic features indicate certain genetic traits.
معنی فارسی کلمه mesoprosopic
:
به توصیف صورتهایی که عرض متوسطی دارند و ویژگیهای خاصی را نشان میدهند، اشاره دارد.