معنی فارسی mesosomatic
C1به ویژگیهای مربوط به مزوزوم در موجودات زنده اشاره دارد.
Pertaining to or characteristic of the mesosoma of an organism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگیهای مزوزوماتیکی موجود زنده تحت میکروسکوپ تجزیه و تحلیل شد.
مثال:
The mesosomatic features of the organism were analyzed under a microscope.
معنی(example):
تحقیقات در مورد ویژگیهای مزوزوماتیک میتواند سازگاریهای موجودات را نشان دهد.
مثال:
Research on mesosomatic characteristics can reveal adaptations in species.
معنی فارسی کلمه mesosomatic
:
به ویژگیهای مربوط به مزوزوم در موجودات زنده اشاره دارد.