معنی فارسی mess around with
B1به معنای کار کردن بهصورت غیررسمی یا آزمایشی با چیزی به منظور یادگیری یا کشف.
To play or experiment with something in a casual or unstructured way.
- VERB
example
معنی(example):
من دوست دارم با نرمافزارهای مختلف برای یادگیری کار کنم.
مثال:
I like to mess around with different software to learn.
معنی(example):
او با تنظیمات تلفناش بازی میکرد.
مثال:
He was messing around with the settings on his phone.
معنی فارسی کلمه mess around with
:
به معنای کار کردن بهصورت غیررسمی یا آزمایشی با چیزی به منظور یادگیری یا کشف.