معنی فارسی messengered

B1

عملی که در آن پیام، نامه یا بسته‌ای با یک پیام‌آور ارسال می‌شود.

The act of sending a message, letter, or package with a messenger.

verb
معنی(verb):

To send something by messenger.

مثال:

I'll messenger over the signed documents.

example
معنی(example):

او گزارش را به دفتر اصلی ارسال کرد.

مثال:

He messengered the report to the main office.

معنی(example):

مدارک برای بررسی به شما ارسال شده‌اند.

مثال:

The documents have been messengered to you for review.

معنی فارسی کلمه messengered

: معنی messengered به فارسی

عملی که در آن پیام، نامه یا بسته‌ای با یک پیام‌آور ارسال می‌شود.