معنی فارسی metachronistic

C1

زمان‌گذرایانه به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن زمان‌ها به طرزی نادرست یا غیرمرسوم ارائه می‌شوند.

Relating to or characterized by metachronism.

example
معنی(example):

عناصر زمان‌گذرایانه فیلم آن را جذاب‌تر کرد.

مثال:

The film's metachronistic elements made it more engaging.

معنی(example):

نگرش‌های زمان‌گذرایانه او در مورد تاریخ روایت‌های سنتی را به چالش کشید.

مثال:

Her metachronistic views on history challenged conventional narratives.

معنی فارسی کلمه metachronistic

: معنی metachronistic به فارسی

زمان‌گذرایانه به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن زمان‌ها به طرزی نادرست یا غیرمرسوم ارائه می‌شوند.