معنی فارسی metaconid
B1متاسل، یک برآمدگی در دندانهای آسیا که در تلاقی و جویدن نقش دارد.
A cusp or projection on a tooth that contributes to its function in chewing.
- NOUN
example
معنی(example):
متاسل در تلاقی دندانهای بالا و پایین دخیل است.
مثال:
The metaconid is involved in the occlusion of the upper and lower teeth.
معنی(example):
مطالعات درباره متاسل میتواند ویژگیهای تکاملی را در گونهها فاش کند.
مثال:
Studies of the metaconid can reveal evolutionary traits in species.
معنی فارسی کلمه metaconid
:
متاسل، یک برآمدگی در دندانهای آسیا که در تلاقی و جویدن نقش دارد.