معنی فارسی metal-head
B1شخصی که به شدت از موسیقی متال حمایت میکند و به فرهنگ آن تعلق دارد.
A person who strongly identifies as a fan of heavy metal music.
- NOUN
example
معنی(example):
یک متالهد معمولاً تیشرتهای گروه و کتهای چرم میپوشد.
مثال:
A metal-head often wears band shirts and leather jackets.
معنی(example):
او خود را به عنوان یک متالهد معرفی میکند و به طور مرتب به کنسرتها میرود.
مثال:
He identifies as a metal-head, attending concerts frequently.
معنی فارسی کلمه metal-head
:
شخصی که به شدت از موسیقی متال حمایت میکند و به فرهنگ آن تعلق دارد.