معنی فارسی metallic
B2 /məˈtæl.ɪk/فلزی به چیزی گفته می‌شود که به عنوان جنسی از فلز ساخته شده یا درخشش و ظاهری شبیه به فلز دارد.
Relating to or resembling metal; having the shiny appearance or properties of metal.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A metallic color.
adjective
معنی(adjective):
Of, relating to or characteristic of metal.
معنی(adjective):
Made of or containing metal.
معنی(adjective):
(of a sound) Harsh, as if coming from two metals striking one another.
معنی(adjective):
(of a color) Having the appearance of being of polished metal.
example
معنی(example):
مجسمه درخشش زیبای فلزی داشت.
مثال:
The sculpture had a beautiful metallic shine.
معنی(example):
لباس او از پارچه فلزی ساخته شده بود که نور را جذب می‌کرد.
مثال:
Her dress was made of a metallic fabric that caught the light.
معنی فارسی کلمه metallic
:
فلزی به چیزی گفته می‌شود که به عنوان جنسی از فلز ساخته شده یا درخشش و ظاهری شبیه به فلز دارد.
