معنی فارسی metallike
B1متالیک، به ویژگیهای فلز اشاره میکند، اما نه به شکل واقعی آن.
Having qualities or characteristics similar to metal.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت ماده به صورت متالیک بود و احساس مدرنی به آن میداد.
مثال:
The texture of the material was metallike, giving it a modern feel.
معنی(example):
او صدای متالیک زنگ را توصیف کرد.
مثال:
He described the metallike sound of the bell.
معنی فارسی کلمه metallike
:
متالیک، به ویژگیهای فلز اشاره میکند، اما نه به شکل واقعی آن.