معنی فارسی metallographically

B2

به شیوه‌ای مرتبط با متالوگرافی، به خصوص در زمینه آماده‌سازی و بررسی نمونه‌ها اشاره دارد.

In a manner relating to the study of the physical and structural properties of metals.

example
معنی(example):

نمونه‌ها متالوگرافیک آماده شده‌اند برای تحلیل دقیق.

مثال:

The samples were prepared metallographically for detailed analysis.

معنی(example):

او تمام تغییرات در نمونه را به‌طور متالوگرافیکی مستند کرده است.

مثال:

He has metallographically documented all changes in the sample.

معنی فارسی کلمه metallographically

: معنی metallographically به فارسی

به شیوه‌ای مرتبط با متالوگرافی، به خصوص در زمینه آماده‌سازی و بررسی نمونه‌ها اشاره دارد.