معنی فارسی metamerically
B1به شیوهای که مربوط به متامریسم میشود.
In a manner relating to metamerism, especially in color matching.
- ADVERB
example
معنی(example):
رنگها به صورت متامریکالی تجزیه و تحلیل شدند تا دقت در تولید دوباره تضمین شود.
مثال:
The colors were analyzed metamerically to ensure accuracy in reproduction.
معنی(example):
رنگهای متامریکالی تطابق یافته میتوانند تحت نورهای مختلف نتایج شگفتانگیزی به همراه داشته باشند.
مثال:
Metamerically matched colors can lead to surprising results under different lighting.
معنی فارسی کلمه metamerically
:
به شیوهای که مربوط به متامریسم میشود.