معنی فارسی metamerized
B2متامرایز شده، زمانی که مواد یا رنگها تحت شرایط خاصی به گونهای به نظر میرسند که متفاوت از حالت واقعی خود هستند.
Describing colors or materials that appear similar under specific lighting conditions, though they are different.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پارچهها در زیر نورهای استودیو به زیبایی متامرایز شدند.
مثال:
The fabrics metamerized beautifully under the studio lights.
معنی(example):
زمانی که در فضای باز دیده میشدند، رنگها به دلیل نور طبیعی به نظر میرسید که متامرایز شدهاند.
مثال:
When viewed outside, the colors seemed metamerized due to the natural light.
معنی فارسی کلمه metamerized
:
متامرایز شده، زمانی که مواد یا رنگها تحت شرایط خاصی به گونهای به نظر میرسند که متفاوت از حالت واقعی خود هستند.