معنی فارسی metaphonical
B2متافونیک، مرتبط با تغییرات صدا و تأثیرات آن‌ها در معنا و تفسیر.
Relating to the phonological changes that impact meaning and interpretation in language or art.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد متافونیک او به تفسیر هنر جالب بود.
مثال:
His metaphonical approach to art interpretation was fascinating.
معنی(example):
نظریه‌های متافونیک می‌توانند درک ما از زبان را عمیق‌تر کنند.
مثال:
Metaphonical theories can deepen our understanding of language.
معنی فارسی کلمه metaphonical
:
متافونیک، مرتبط با تغییرات صدا و تأثیرات آن‌ها در معنا و تفسیر.
