معنی فارسی metascutum

B1

بخشی از سرسینه حشرات که بر روی آن می‌تواند نشانه‌های خاص وجود داشته باشد.

A region of an insect's thorax that offers structural support.

example
معنی(example):

متاسکوتوم از نظر ساختاری برای حشره پشتیبانی می کند.

مثال:

The metascutum provides structural support for the insect.

معنی(example):

در برخی حشرات، متاسکوتوم دارای نشانه‌های خاصی است.

مثال:

In some insects, the metascutum has distinctive markings.

معنی فارسی کلمه metascutum

: معنی metascutum به فارسی

بخشی از سرسینه حشرات که بر روی آن می‌تواند نشانه‌های خاص وجود داشته باشد.