معنی فارسی metasome

B1

قسمتی از سنگ یا ماده معدنی که تحت تأثیر فرآیندهای متاسوماتیک قرار می‌گیرد.

A part of a rock or mineral that has been influenced by metasomatic processes.

example
معنی(example):

متاسوم در درک فرآیندهای زمین‌شناسی حیاتی است.

مثال:

The metasome is essential in understanding geological processes.

معنی(example):

زمینی‌شناسان متاسوم را برای یادگیری درباره تغییرات سنگ‌ها بررسی می‌کنند.

مثال:

Geologists examine the metasome to learn about rock transformations.

معنی فارسی کلمه metasome

: معنی metasome به فارسی

قسمتی از سنگ یا ماده معدنی که تحت تأثیر فرآیندهای متاسوماتیک قرار می‌گیرد.