معنی فارسی metely
B1به معنای با ادب و نزاکت صحبت کردن یا رفتار کردن.
In a manner that is respectful and polite.
- ADVERB
example
معنی(example):
او درباره دستاوردهایش بهطور مؤدبانه در جلسه صحبت کرد.
مثال:
She spoke metely about her achievements in the meeting.
معنی(example):
او بهطور مؤدبانه فارغالتحصیل شد و از طرف تمامی همکلاسیهایش احترام کسب کرد.
مثال:
He graduated metely, earning respect from all his peers.
معنی فارسی کلمه metely
:
به معنای با ادب و نزاکت صحبت کردن یا رفتار کردن.