معنی فارسی meteorologic
B2هواشناسی، مربوط به دانش مطالعه وضعیت آب و هوا و پیشبینی آن.
Related to meteorology, the science that studies atmospheric conditions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط هواشناسی میتواند بر وضعیت آب و هوا تأثیر بگذارد.
مثال:
Meteorologic conditions can affect the weather.
معنی(example):
دانشمندان الگوهای هواشناسی را برای پیشبینی طوفانها مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study meteorologic patterns to predict storms.
معنی فارسی کلمه meteorologic
:
هواشناسی، مربوط به دانش مطالعه وضعیت آب و هوا و پیشبینی آن.