معنی فارسی meterable
B1قابل اندازهگیری، به این معنی که میتوان آن را اندازهگیری کرد یا مورد ارزیابی قرار داد.
Capable of being measured, allowing for analysis and interpretation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این دادهها قابل اندازهگیری هستند و تجزیه و تحلیل آنها آسان است.
مثال:
The data is meterable, making it easy to analyze.
معنی(example):
باید اطمینان حاصل کنیم که خروجیهای ما قابل اندازهگیری هستند تا گزارشنویسی دقیقی داشته باشیم.
مثال:
We need to ensure our outputs are meterable for accurate reporting.
معنی فارسی کلمه meterable
:
قابل اندازهگیری، به این معنی که میتوان آن را اندازهگیری کرد یا مورد ارزیابی قرار داد.