معنی فارسی metewand
B1چوب جادوگری، ابزاری است افسانهای که برای کنترل یا تأثیرگذاری بر آب و هوا استفاده میشود.
A magical stick believed to control or influence the weather, often found in folklore.
- NOUN
example
معنی(example):
جادوگر از یک چوب جادوگری برای کنترل آب و هوا استفاده کرد.
مثال:
The wizard used a metewand to control the weather.
معنی(example):
در داستانها، چوب جادوگری معمولاً به عنوان ابزاری قدرتمند به تصویر کشیده میشود.
مثال:
In stories, a metewand is often depicted as a powerful tool.
معنی فارسی کلمه metewand
:
چوب جادوگری، ابزاری است افسانهای که برای کنترل یا تأثیرگذاری بر آب و هوا استفاده میشود.