معنی فارسی methemoglobinemia
C2بیماری که در آن سطح مت هموگلوبین در خون افزایش می‌یابد و باعث محدودیت در انتقال اکسیژن به بافت‌ها می‌شود.
A condition characterized by elevated levels of methemoglobin, causing reduced oxygen delivery to body tissues.
- noun
noun
معنی(noun):
A form of toxic anemia characterized by the presence of methemoglobin in the blood
example
معنی(example):
مت هموگلوبینمی می‌تواند ناشی از داروهای خاص یا قرارگیری در معرض مواد شیمیایی باشد.
مثال:
Methemoglobinemia can be caused by certain medications or exposure to chemicals.
معنی(example):
افرادی که مبتلا به مت هموگلوبینمی هستند ممکن است علائمی مانند رنگین شدن پوست به رنگ آبی را تجربه کنند.
مثال:
People with methemoglobinemia may experience symptoms like blue-tinged skin.
معنی فارسی کلمه methemoglobinemia
:
بیماری که در آن سطح مت هموگلوبین در خون افزایش می‌یابد و باعث محدودیت در انتقال اکسیژن به بافت‌ها می‌شود.
