معنی فارسی metricised
B1متریک شده، به معنی تبدیل به سیستم اندازهگیری متریک برای دقت و سازگاری در ارائه اطلاعات.
Converted into the metric system.
- VERB
example
معنی(example):
اعداد برای گزارش بینالمللی متریک شده بودند.
مثال:
The figures were metricised for the international report.
معنی(example):
او دادهها را متریک کرد تا انسجام را تضمین کند.
مثال:
She metricised the data to ensure consistency.
معنی فارسی کلمه metricised
:
متریک شده، به معنی تبدیل به سیستم اندازهگیری متریک برای دقت و سازگاری در ارائه اطلاعات.