معنی فارسی metromaniacal
B2مترو منیاکی، مربوط به ویژگیهای یک مترو منیاک یا رفتارهایی که نشاندهنده وابستگی افراطی به شعر است.
Relating to or characterized by an obsession with writing poetry.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تمایلات مترو منیاک او در دفترهای بیپایانش مشهود است.
مثال:
His metromaniacal tendencies are evident in his endless notebooks.
معنی(example):
طبیعت مترو منیاک او هر گفتوگویی را به شعر تبدیل میکند.
مثال:
Her metromaniacal nature makes every conversation about poetry.
معنی فارسی کلمه metromaniacal
:
مترو منیاکی، مربوط به ویژگیهای یک مترو منیاک یا رفتارهایی که نشاندهنده وابستگی افراطی به شعر است.