معنی فارسی mexican wave
B2موج مکزیکی، حرکتی هماهنگ در بین تماشاچیان که به صورت پی در پی در یک ردیف به بالا و پایین میرود.
A wave formed by spectators in a stadium standing up and sitting down in sequence.
- NOUN
example
معنی(example):
جمعیت در حین بازی یک موج مکزیکی درست کرد.
مثال:
The crowd did a mexican wave during the game.
معنی(example):
ما در استادیوم موج مکزیکی تمرین کردیم.
مثال:
We practiced the mexican wave in the stadium.
معنی فارسی کلمه mexican wave
:
موج مکزیکی، حرکتی هماهنگ در بین تماشاچیان که به صورت پی در پی در یک ردیف به بالا و پایین میرود.