معنی فارسی mezentian
B1مزنتیانی، مربوط به مزنتیوس یا یک قبلی از مزنتیسم است.
Relating to Mezentius or a follower of Mezentian ideology.
- OTHER
example
معنی(example):
هنرمند مزنتیانی سبک منحصر به فردی از نقاشی را ایجاد کرد.
مثال:
The mezentian artist created a unique style of painting.
معنی(example):
فرهنگ مزنتیانی بر بسیاری از آثار هنری مدرن تأثیر گذاشته است.
مثال:
Mezentian culture has influenced many modern artworks.
معنی فارسی کلمه mezentian
:
مزنتیانی، مربوط به مزنتیوس یا یک قبلی از مزنتیسم است.