معنی فارسی mezzotinto
B2تکنیک چاپی که با استفاده از یک صفحه مسی یا زینک کار شده تا تصاویری با بافت و تنالیته عمیق تولید کند.
A printmaking technique that uses a roughened metal plate to create a rich tonal quality through inking and wiping.
- NOUN
example
معنی(example):
هنرمند یک چاپ مزوتین از منظره ایجاد کرد.
مثال:
The artist created a mezzotinto print of the landscape.
معنی(example):
مزوتین امکان ایجاد تضاد عمیق بین سایه و نور را فراهم میکند.
مثال:
Mezzotinto allows for deep contrasts in shadow and light.
معنی فارسی کلمه mezzotinto
:
تکنیک چاپی که با استفاده از یک صفحه مسی یا زینک کار شده تا تصاویری با بافت و تنالیته عمیق تولید کند.