معنی فارسی miasms
C1بخارهای مضر و غیرقابل مشاهده که موجب بیماری‌های مختلف تصور می‌شد.
Invisible harmful vapors thought to cause various diseases.
- noun
noun
معنی(noun):
An unhealthy vapor or atmosphere; a miasma.
معنی(noun):
A predisposition to a particular disease, which interferes with subsequent treatment of it.
example
معنی(example):
میاسم‌ها اعتقاد بر این بود که منبع بسیاری از بیماری‌ها هستند.
مثال:
Miasms were believed to be the source of many diseases.
معنی(example):
نظریه میاسم‌ها در قرن نوزدهم رواج داشت.
مثال:
The theory of miasms was prevalent in the 19th century.
معنی فارسی کلمه miasms
:
بخارهای مضر و غیرقابل مشاهده که موجب بیماری‌های مختلف تصور می‌شد.
