معنی فارسی mic.

A2

mic. شکل کوتاه‌شده میکروفن است و به لوازم جانبی صدا اطلاق می‌شود.

An abbreviation for microphone; used in contexts where the full word might be inconvenient.

example
معنی(example):

لطفاً میکروفن (mic.) را به من بدهید تا صحبت کنم.

مثال:

Please hand me the mic. so I can speak.

معنی(example):

قبل از شروع ضبط، میکروفن (mic.) را تنظیم کنید.

مثال:

Adjust the mic. before the recording starts.

معنی فارسی کلمه mic.

: معنی mic. به فارسی

mic. شکل کوتاه‌شده میکروفن است و به لوازم جانبی صدا اطلاق می‌شود.