معنی فارسی micell

B2

میسل به ساختارهایی اطلاق می‌شود که مولکول‌های چربی را در آب به هم می‌پیوندند.

A structure formed in colloidal systems that stabilizes emulsions.

example
معنی(example):

یک میسل می‌تواند مولکول‌های چربی را در آب به دام بیندازد.

مثال:

A micell can trap fat molecules in water.

معنی(example):

میسل‌ها در فرآیند امولسیون‌سازی مهم هستند.

مثال:

Micells are important in the process of emulsification.

معنی فارسی کلمه micell

: معنی micell به فارسی

میسل به ساختارهایی اطلاق می‌شود که مولکول‌های چربی را در آب به هم می‌پیوندند.