معنی فارسی michery
B1سبک خاص یا روش دریافتی در آشپزی یا هنر.
A method of cooking or crafting, often traditional or regional.
- OTHER
example
معنی(example):
سبک قدیمی میچری در آشپزی بسیار منحصر به فرد است.
مثال:
The old michery style of cooking is quite unique.
معنی(example):
دستورهای غذایی میچری او از نسل های گذشته به ارث رسیده بود.
مثال:
Her michery recipes were passed down through generations.
معنی فارسی کلمه michery
:
سبک خاص یا روش دریافتی در آشپزی یا هنر.