معنی فارسی michigan
A2ایالتی در شمال ایالات متحده که دارای دریاچه های زیبا و طبیعت بکر است.
A state in the northern United States known for its lakes and natural beauty.
- NOUN
example
معنی(example):
میشیگان به خاطر دریاچه های بزرگش شناخته شده است.
مثال:
Michigan is known for its Great Lakes.
معنی(example):
آنها در تعطیلات تابستانی به میشیگان سفر کردند.
مثال:
They visited Michigan during the summer vacation.
معنی فارسی کلمه michigan
:
ایالتی در شمال ایالات متحده که دارای دریاچه های زیبا و طبیعت بکر است.