معنی فارسی mico

B1

میکو به موجودات کوچک و خاص در دسته‌ای از گونه‌های زیستی اطلاق می‌شود.

Referring to particular small creatures or types of monkeys.

example
معنی(example):

میکو نوعی میمون است که در آمریکای مرکزی پیدا می‌شود.

مثال:

Mico is a type of monkey found in Central America.

معنی(example):

در زیست‌شناسی، اصطلاح میکو به برخی موجودات کوچک اشاره دارد.

مثال:

In biology, the term mico refers to certain small creatures.

معنی فارسی کلمه mico

: معنی mico به فارسی

میکو به موجودات کوچک و خاص در دسته‌ای از گونه‌های زیستی اطلاق می‌شود.