معنی فارسی micrencephaly
B2میکرنسفالی، وضعیتی پزشکی که با اندازه کوچک مغز نسبت به حد معمول مشخص میشود.
A medical condition marked by a disproportionately small brain.
- NOUN
example
معنی(example):
میکرنسفالی شرایطی است که با کوچکی مغز نسبت به اندازه متوسط شناخته میشود.
مثال:
Micrencephaly is a condition characterized by a smaller than average brain.
معنی(example):
کودکان مبتلا به میکرنسفالی ممکن است تأخیر در توسعه را تجربه کنند.
مثال:
Children with micrencephaly may experience developmental delays.
معنی فارسی کلمه micrencephaly
:
میکرنسفالی، وضعیتی پزشکی که با اندازه کوچک مغز نسبت به حد معمول مشخص میشود.