معنی فارسی micrified
B1میکرایفید، یک فعل که نشاندهنده عمل کوچک کردن یا سادهسازی دادهها یا فرآیندها است.
The past form of micrify, indicating the action of making something smaller or simpler.
- VERB
example
معنی(example):
دادهها برای تجزیه و تحلیل آسانتر میکرایف شده بودند.
مثال:
The data was micrified for easier analysis.
معنی(example):
رویکرد او مشکل پیچیده را به بخشهای قابل مدیریت میکرایف کرد.
مثال:
Her approach micrified the complex problem into manageable parts.
معنی فارسی کلمه micrified
:
میکرایفید، یک فعل که نشاندهنده عمل کوچک کردن یا سادهسازی دادهها یا فرآیندها است.