معنی فارسی micro-dosed

B1

عمل مصرف دوزهای کوچک از مواد برای کاهش اثرات منفی و افزایش فواید ناشی از آنها.

The act of taking very small amounts of a substance for therapeutic benefits.

example
معنی(example):

او با قارچ‌ها دوزهای کوچکی مصرف کرد تا به اضطرابش کمک کند.

مثال:

He micro-dosed with mushrooms to help with anxiety.

معنی(example):

پس از مصرف دوزهای کوچک، او احساس آرامش و تمرکز بیشتری کرد.

مثال:

After she micro-dosed, she felt more relaxed and focused.

معنی فارسی کلمه micro-dosed

: معنی micro-dosed به فارسی

عمل مصرف دوزهای کوچک از مواد برای کاهش اثرات منفی و افزایش فواید ناشی از آنها.