معنی فارسی micro-electronics
B1شاخهای از الکترونیک که به طراحی و ساخت مدارها و قطعات در مقیاس میکروسکوپی میپردازد.
A field of electronics that deals with the design and manufacture of miniature electronic circuits and devices.
- NOUN
example
معنی(example):
فناوری میکرو الکترونیک برای محاسبات مدرن بسیار حیاتی است.
مثال:
Micro-electronics technology is crucial for modern computing.
معنی(example):
پیشرفتهای میکرو الکترونیک منجر به تولید دستگاههای کوچکتر شده است.
مثال:
Advancements in micro-electronics have led to smaller devices.
معنی فارسی کلمه micro-electronics
:
شاخهای از الکترونیک که به طراحی و ساخت مدارها و قطعات در مقیاس میکروسکوپی میپردازد.