معنی فارسی microbious
B1مربوط به میکروارگانیسم‌ها، خصوصاً در زمینه اکوسیستم و کشاورزی.
Relating to microorganisms, especially regarding ecosystems and agriculture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت میکروبی زمین به رشد گیاهان کمک می‌کند.
مثال:
The microbious nature of the soil helps with plant growth.
معنی(example):
اشکال حیات میکروبی برای تعادل محیط زیست حیاتی هستند.
مثال:
Microbious life forms are crucial for environmental balance.
معنی فارسی کلمه microbious
:
مربوط به میکروارگانیسم‌ها، خصوصاً در زمینه اکوسیستم و کشاورزی.
