معنی فارسی microbudget

B1

میکرو بودجه، بودجه‌ای بسیار کم برای انجام یک پروژه، که معمولاً نواقص و چالش‌هایی در پی دارد.

A very low budget allocated for a project, often leading to constraints and challenges.

noun
معنی(noun):

A very small budget.

example
معنی(example):

آنها موفق شدند یک فیلم با بودجه کم بسازند.

مثال:

They managed to make a film on a microbudget.

معنی(example):

یک بودجه کم می‌تواند دامنه یک پروژه را محدود کند.

مثال:

A microbudget can limit the scope of a project.

معنی فارسی کلمه microbudget

: معنی microbudget به فارسی

میکرو بودجه، بودجه‌ای بسیار کم برای انجام یک پروژه، که معمولاً نواقص و چالش‌هایی در پی دارد.