معنی فارسی microchemically
B1به شیوهای که شامل بررسی مواد شیمیایی در مقیاس میکروسکوپی باشد.
In a manner related to microchemistry.
- ADVERB
example
معنی(example):
این ترکیب به طور میکرو شیمیایی با سایر مواد واکنش میدهد.
مثال:
The compound reacts microchemically with other substances.
معنی(example):
به طور میکرو شیمیایی، محلول خواص متفاوتی در دماهای مختلف نشان میدهد.
مثال:
Microchemically, the solution shows different properties at varying temperatures.
معنی فارسی کلمه microchemically
:
به شیوهای که شامل بررسی مواد شیمیایی در مقیاس میکروسکوپی باشد.