معنی فارسی microcoded
B1میکروکد شده، به سیستمهایی گفته میشود که با استفاده از میکروکدها برای کارایی بهتر طراحی شدهاند.
Encoded at a very small scale to enhance performance or functionality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برنامه برای بهبود کارآیی به صورت میکروکد شده است.
مثال:
The program is microcoded for better efficiency.
معنی(example):
سیستمهای میکروکد شده میتوانند وظایف خاصی را بهطور کارآمد انجام دهند.
مثال:
Microcoded systems can perform specific tasks efficiently.
معنی فارسی کلمه microcoded
:
میکروکد شده، به سیستمهایی گفته میشود که با استفاده از میکروکدها برای کارایی بهتر طراحی شدهاند.